گرو بازستدن. [ گ ِ رَ / رُو س ِ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) فک کردن مورد رهن. مورد رهن را گرفتن. ستدن آنچه نزد کسی به گرو نهاده است در مقابل پرداخت وام. اِفتِکاک. ( تاج المصادر بیهقی ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) آنچه را که نزد کسی بگرو نهاده اند در مقابل پرداخت وام پس گرفتن .