گره در گره

لغت نامه دهخدا

گره در گره. [ گ ِ رِه ْ دَ گ ِ رِه ْ ] ( ص مرکب ) مشکل در مشکل. پیچیده در پیچیده. پیچیدگی :
گرچه گره در گرهش کرده بود
برنگرفت ازسر این رشته پای.
نظامی.
در هوس این دو سه ویرانه ده
کار فلک بود گره در گره.
نظامی.
رجوع به گره بر گره شود.

فرهنگ فارسی

۱ - رشته ای پر از گره . ۲ - پر از پیچیدگی پر از تعقید : در هوس این دو سه ویرانه ده کار فلک بود گره در گره . ( نظامی )

پیشنهاد کاربران

بپرس