گره در گره. [ گ ِ رِه ْ دَ گ ِ رِه ْ ] ( ص مرکب ) مشکل در مشکل. پیچیده در پیچیده. پیچیدگی : گرچه گره در گرهش کرده بودبرنگرفت ازسر این رشته پای.نظامی.در هوس این دو سه ویرانه ده کار فلک بود گره در گره.نظامی.رجوع به گره بر گره شود.
۱ - رشته ای پر از گره . ۲ - پر از پیچیدگی پر از تعقید : در هوس این دو سه ویرانه ده کار فلک بود گره در گره . ( نظامی )