گره بر. [ گ ِ رِه ْ ب ُ ] ( نف مرکب ) گره برنده. ( حاشیه برهان چ معین ). || طرار و آن شخصی است که در این زمان به کیسه بر اشتهار ( شهرت ) دارد. ( برهان ) ( آنندراج ) : توانگر ز رهزن بود ترسناک تهی کیسه را از گره بر چه باک ؟
امیرخسرو.
ز گنج خانه سلطان کجا خبر دارد گره بری که ز بهر دو فلس طرار است.
امیرخسرو.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - گره برنده . ۲ - طرار کیسه بر جیب بر : توانگر زرهزن بود ترسناک تهی کیسه را از گره بر چه باک ? ( امیر خسرو )
فرهنگ عمید
کیسه بر، جیب بر: توانگر ز رهزن بود ترسناک / تهی کیسه را از گره بر چه باک (امیرخسرو: مجمع الفرس: گره بر ).