گره باز کردن

لغت نامه دهخدا

گره باز کردن. [ گ ِ رِه ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گشودن. روا ساختن. انجام دادن :
گره تا میتوانی باز کن از کار محتاجان
چو بیکاران به ناخن گردن خود را مخار اینجا.
صائب.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گشودن گره را . ۲ - انجام دادن امری را روا کردن حاجتی را : گره تا میتوانی باز کن از کار محتاجان چو بیکاران بناخن گردن خود را مخار اینجا ( صائب )

پیشنهاد کاربران

بپرس