گرنده. [ گ ُ رِ دَ ] ( اِ ) لیف جولاهگان و شویمالان باشد و آن جاروب مانندی است که بدان آش و آهار بر تار جامه مالند و بعربی شوکةالحایک خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). غراوشه. ( جهانگیری ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) لیف جولاهگان و شوی مالان و آن جاروب مانندی است که بدان آش و آهار برتار جامه مالند شوکه الحائک غرواشه