گرمسیری. [ گ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به گرمسیر : اگر چه جای باشد گرمسیری نشاید کرد باسرما دلیری.نظامی.گرمسیری ز خشکساری بوم کرده باد شمال را بسموم.نظامی.
tropologic (صفت)مجاز، مجازی، گرمسیری، دارای تفسیر اخلاقیtropic (صفت)گرمسیر، گرمسیریtropical (صفت)گرمسیر، گرمسیری، مدار راس السرطان، مدارراس الجدی حاره
آ شنبه گرمسیری منجزی پرچمدار سپاه لر بختیاری در فتح تهرانحارهTropicalطایفه گرمسیری ایل چهارلنگ لر بختیاری در باغملک . رامهرمز. ایذه. مسجدسلیمانطایفه گرمسیری لر در اندیمشک و بخش الوار گرمسیر و لرستان + عکس و لینک