گرمازده. [ گ َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آنکه گرما و حرارت سخت در وی اثر کرده باشد. ( ناظم الاطباء ): مدعص ؛ گرمازده. ( منتهی الارب ) : یعنی محروران بحران یرقان ظلم وگرمازدگان جور و تشنگان تموز بیمرادی در سایه رأفت و ساحه معدلت او قرار گیرند. ( سندبادنامه ص 6 ).