گرم شکمی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
بنظر میرسد که بمعنی آز و آرزوی بسیار و طمع داشتن و ولع باشد
[تعلیقات استاد مجتبی مینوی بر کلیله و دمنه نصرالله منشی صفحه 79 و 80 ]
[تعلیقات استاد مجتبی مینوی بر کلیله و دمنه نصرالله منشی صفحه 79 و 80 ]
حریص بودن
طماع بودن
شکمو بودن
. . . که بحرص و گرم شکمی منسوب شوم.
کلیله و دمنه نصرالله منشی
طماع بودن
شکمو بودن
. . . که بحرص و گرم شکمی منسوب شوم.
کلیله و دمنه نصرالله منشی