گرم دماغ

لغت نامه دهخدا

گرم دماغ. [ گ َ دِ ] ( ص مرکب ) معربد. مست : و آخر زمانیان را سکر حرام شد زیرا که ضعیفتر به عضو و گرم دماغتر بودند از خوردن می. ( کتاب المعارف ). رجوع به گرم شود.

فرهنگ فارسی

۱ - عربده کننده معربد مست : و آخر زمانیان راسکر حرام شد زیرا که ضعیفتر بعضو گرم دماغتر بودند از خوردن می ۲ - متکبر خود پرست .

پیشنهاد کاربران

بپرس