گرش

لغت نامه دهخدا

گرش. [ گ ِ رِ ] ( اِ ) نگاه عشق آمیز و کرشمه. ( ناظم الاطباء ).

مترادف ها

whirligig (اسم)
چرخک، فرفره، تصور واهی، فرموک، گرش

پیشنهاد کاربران

گرش: مخفف [ اگر او را] است
مانند:
گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی - روا بود که ملامت کنی زلیخا را ( سعدی )
ضمنا:
گرم نیز مخفف ( اگر مرا )
و گرت نیز مخفف ( اگر تو را ) است
برای مشاهده مثالها به آنها مراجعه کنید

بپرس