گردوی کنک. [ گ َ ی ِ ؟ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه از گردو را که مغزش به دشواری درآید گردوی کنک و سوزنی گویند. ( فهرست لغات دیوان بسحاق ) : باز میویز فراوان به تنقل میخورآن زمان از سر گردوی کنک مغز درآر.بسحاق اطعمه ( دیوان چ شیراز ص 13 ).