دیکشنری
مترجم
بپرس
گردواری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گردواری. [ گ ِرْدْ ] ( حامص ) عمل پاسبانی و شبگردی و تفتیش. ( ناظم الاطباء ).
واژه نامه بختیاریکا
( گِردواری )
گردآوری؛ تدارک؛ آمادگی همه جانبه جهت کوچ
پیشنهاد کاربران
در زبان لری بختیاری به معنی
جمع و جور کردن. آماده مسافرت
. گردآوری
gerd Vari
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها