گردنامه


معنی انگلیسی:
epic

لغت نامه دهخدا

گردنامه. [ گ ِ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) دعائی است که بر اطراف کاغذپاره نویسند و نام غلام و کنیزکی که گریخته باشد در میان آن مرقوم سازند و در زیر سنگ نهند یا در خاک دفن کنند. گاهی بر ستون خانه هم آویزند و بعضی گویند در میان سوره یوسف باید گذاشت ، البته آن گریخته بجایی نتواندرفت و به دست آید. ( برهان ) ( جهانگیری ) :
گیج کرد این گردنامه روح را
تا بیابد فاتح و مفتوح را.
مولوی.
به گردنامه لطفم به شهر بازآورد
خیال دوست به اکراه اختیارآمیز.
مولوی ( از جهانگیری ).
و آنچه در نسخه میرزا مینویسد پس از تتبع بسیار ظاهر شد، مربعی است که از آیات و ادعیه بر کاغذی وضع کنند برای باز آمدن گریخته ظاهراً بی پایه است. || چیزی است که درقدیم نامه توزیع و امروز آن را دایره گویند. و آن سؤال و تقاضائی است از طرف شاهی یا بزرگی و یا غیر آنان در نامه ای از عده ای از اغنیای محلی در اعانت فقیری که نامهای اغنیا را چون دایره ای در ذیل آن نویسند و از دایره کردن اسامی مراد آن است که اغنیا از تأخر اسم خویش خشم نیارند و چون در دائره هیچ نقطه راپیشی نیست ، هر یک چون برابر و مساوی دیگران به شمارآید. سپس آن نامه را نزد هر یک از آن مالداران برندو آنان هر یک در زیر نام خود مبلغی تعهد کنند :
گردنامه است که شه اهل هنر را کرده است
شکل تدویر که بر دایره دینار است.
رضی نیشابوری.
|| معنی ترکیبی این لغت ، شهرنامه است چه به زبان پهلوی شهر را گرد گویند. ( برهان ) ( جهانگیری ). || سکه و نقش نگین را هم گفته اند. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

طلسم ودعائی که برخی مردم درباره کسی که دوست دارندبکارمیبرندتاازنزد آنهادورنرودویاازشهرخودبشهردیگرسفرنکند
( اسم ) ۱ - دعایی است که بر اطراف کاغذ پاره ای نویسند و نام غلام یا کنیزی را که گریخته باشد در میان آن مرقوم دارند و در زیر سنگ نهند یا در خاک دفن کنند و یا برستون خانه آویزند و بعضی در میان سور. یوسف ( قر آن ) نهند درین صورت پندارند که آن گریخته بجایی نتواند رفت و پیدا شود : گیج کرد این گردنامه روح را تا بیابد فاتح و مفتوح را . ( مثنوی ) ۲ - سوال و تقاضایی است از طرف شاهی یا بزرگی در نامه ای از عده ای از ثروتمندان محلی برای اعانت بفقیری . در ذیل آن نامه نامهای اغنیا را چون دایره ای می نوشتند و این بدان جهت بود که آنان از تاخر اسم خویش خشم نیارند . سپس آن نامه را نزد هر یک از ایشان می بردند و او در زیر نام خود مبلغی تعهد میکرد : گردنامه است که شه اهل هنر را کرده است شکل تدویر که بر دایر. دینار است . ( رضی نیشابوری )

فرهنگ معین

(گِ. مَ یا مِ ) (اِمر. ) طلسم ، دعایی است که دربارة کسی که دوستش دارند می نویسند تا از آن ها دور نشود.

فرهنگ عمید

طلسم و دعایی که برای دور نشدن محبوب می نویسند.

پیشنهاد کاربران

اگر گردنامه باطل بشه واسه جون کسی که سحرش کردن ضرر داره واسیبی به اون میرسونه یا خیر
گرد نامه

بپرس