کنایه از اظهار بیچارگی، تضرع و زاری
( ( چو مفلس فرو برد گردن به دوش
ازو بر نیاید دگر جز خروش ) )
چون بینوا تضرع و زاری کند، از او دیگر جز ناله و زاری رفتاری سر نمی زند.
( ( چو مفلس فرو برد گردن به دوش
ازو بر نیاید دگر جز خروش ) )
چون بینوا تضرع و زاری کند، از او دیگر جز ناله و زاری رفتاری سر نمی زند.