گردن بار

جدول کلمات

وبال

پیشنهاد کاربران

گردن بار شدن یعنی خود را بهر دلیلی در شرایطی قرار دادن که میل به انجام دادن و یا انجام ندادن کاری را داشته باشی ولی علیرغم میل باطنی از آن سر باز زنی.
مثلاً شما وقت ناهار میری منزل یکی از دوستان و از شما میپرسند ناهار خوردی؟ و شما با اینکه ناهار نخوردی میگی آره و غذا نمیخوری. حالا اگر نفر آنجا باشه بگه ما از صبح باهم بودیم و او هیچ نخورده ، ولی شما باز به خوردن غذا رضایت نمیدی و سر حرفت وامیایستی. در این شرایط میگن طرف گردن بار شده.
...
[مشاهده متن کامل]

گردن بار:به امری راضی نبودن اما در مقابل شرایط ناخواسته خود یا دیگران یا پیش آمده ، آن را به اکراه پذیرفتن و به آن تمکین کردن. از ناچاری به چیزی مهر تائید زدن. وقتی کسی از ابتدا میل و رغبتی به چیزی نداشته باشد اما در روند کار اوصاع به گونه ای پیش رود که مجبور به پذیرش آن شود می گویند:گردن بارش شد.
...
[مشاهده متن کامل]

.

بپرس