روی هر یک چون دو هفته گردماه
جامه شان غفه سمورینشان کلاه.
رودکی.
همی بود تا چرخ پوشدسیاه ستاره پدید آمد و گردماه.
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2177 ).
خرمی از نوبهار و تازگی از سرخ گل
نیکویی از گردماه و روشنی از آفتاب.
فرخی.
|| رخسار. چهره. صورت : همی گفت وز نرگسان سیاه
ستاره همی ریخت بر گردماه.
اسدی.
|| زیبا.خوش صورت : گمانی برم گفت کآن گردماه
که روشن بدی زو همیشه سپاه.
دقیقی.
نشسته به آرام در پیشگاه چو سرو بلند از برش گردماه.
فردوسی.