گردانیده. [ گ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) تغییرداده. رجوع به گردانیدن شود. || ( اِ ) به معنی گردان است و آن کبابی باشد که گوشت آن را اول در آب جوشانند و بعد از آن به سیخ کشند. ( برهان ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گردش داده حرکت داده . ۲ - بدور در آورده چرخانده . ۳ - تغییر داده دیگر گون کرده .