( گردآمده ) گردآمده. [ گ ِ م َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) جمعشده. فراهم شده : چو پردخته شد زآن دگر ساز کرددر گنج گردآمده باز کرد.فردوسی.رجوع به گرد آمدن شود.
( گرد آمده ) ۱ - جمع شده فراهم آمده : چو پردخته شد زان دگر ساز کرد در گنج گرد آمده باز کرد . ۲ - آرمیده جماع کرده . ۳ - قران ( کواکب ) شده .