گردابر. [ گ َ اَ ] ( اِمرکب ) ابری که از بسیاری گرد پدید شود : رخ مه زگردابر، برچین گرفت سر باره از نیزه پرچین گرفت.اسدی ( گرشاسب نامه ).
( اسم ) ابری که از بسیاری گرد و غبار پدید آید : زخ مه زگرد ابر بر چین گرفت سرباره از نیزه پرچین گرفت .