گرداباد
لغت نامه دهخدا
گردآباد. [ گ ِ ] ( اِخ ) نام شهر مدائن است و آن را طهمورث دیوبند که از جمله پیشدادیان است بنا کرده بود و جمشید به اتمام رسانید. ( برهان ). آباد شده... و آن هفت شهر بوده که مدائن سبعه خوانده اند. قادسیه. رومیه. حیره. بابل. حلوان. نهروان و مدائن. جمشید بر دجله بغداد از سنگ پلی عظیم بسته بود،اسکندر آن پل را مانند تخت جمشید خراب کرد. ( آنندراج ). و رجوع به نزهة القلوب مقالة الثالثه ص 44 شود.
گردآباد. [ گ َ ] ( اِخ ) از چهل و یک پاره دیه است از ناحیه ماوین در همدان. ( نزهة القلوب مقالة الثالثه ص 72 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید