گرد خوردن

لغت نامه دهخدا

گرد خوردن. [ گ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) گردآلود شدن. ( آنندراج ) :
میخورد گرد عبث محمل لیلی در دشت
نیست جز عشق تمنای دگر مجنون را.
صائب ( از آنندراج ).
آزادگان بجای رسیدند و ما همان
زآن رهروان که گرد پس کاروان خورند.
نظیری ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس