|| نیست و نابود کردن. دمار از روزگار کسی برآوردن : تو با شاه چین جوی ننگ و نبرد ز کشورخدایان برانگیز گرد.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - غبار انگیختن گرد و خاک بلند کردن : برانگیختم گرد هیجا چو دود چو دولت نباشد تهور چه سود ? ( بوستان ) ۲ - نیست و نابود کردن : تو با شاه چین جوی ننگ و نبرد زکشور خدایان بر انگیز گرد .
فرهنگ معین
( ~ . بَ. اَ تَ ) (مص م . ) نک گرد برآوردن .
پیشنهاد کاربران
غبار کردن
دو خروس را دیدم که بال و پر افراشته درهم آمیخته و گرد برانگیخته اند : گرد و غبار بلند کرده اند