گرد بر خاطر دیدن. [ گ َ ب َ طِ دی دَ ] ( مص مرکب ) گرد بر خاطر نشستن. غمگین شدن. اندوهناک شدن : دوم چون مرکبت را پی بریدندوز آن بر خاطرت گردی ندیدند.نظامی ( خسرو و شیرین ).