گرته برداری

/gartebardAri/

فرهنگ معین

(گَ تِ. بَ ) (حامص . ) ۱ - طراحی چیزی به کمک گرده (یا خاکه ) زغال و غیره . ۲ - یکی از شیوه های ترجمه . ۳ - عمل تقلید یا نسخه برداری از یک تصویر یا طرح .

دانشنامه عمومی

گَرده برداری یا گَرته برداری نوعی وامگیری زبانی است که در آن، صورت ترکیبی یا اصطلاحات زبان دیگری، تجزیه می شود و برای هر یک از واژگان آن اصطلاح، یک برابر قرار داده می شود و عبارت به زبان وام گیرنده ترجمه می شود. [ ۱] برای مثال، «آسمان خراش» از واژهٔ انگلیسی "Skyscraper" به صورت واژه های برسازندهٔ آن ( «آسمان» "sky" و «خراشنده» "scraper" ) تجزیه و ساخته شده است.
گَرده برداری بسیار پنهان تر و پیچیده تر از وام واژه ( گرفتن عین کلمات از زبان بیگانه، مانند: کامپیوتر، تلفن، شوفاژ و… ) است و کمتر مورد توجه ادیبان و حتی زبان شناسان قرار گرفته است. در گرته برداری، برخلاف وام واژه ها، عین واژه را از زبان بیگانه نمی گیرند، بلکه اصطلاح یا عبارت بیگانه ای را اخذ می کنند و هر واژه از آن اصطلاح را به زبان خودی ترجمه می کنند و بدین ترتیب، آن عبارت بیگانه را با کاربست واژه های خودی از نو می سازند. در زبان فارسی، بسیاری از واژه ها و اصطلاح هایی که به امور و چیزهای جدید و معاصر مربوط هستند و پیش تر در زبان فارسی وجود نداشته اند، گرته برداری از زبان های اروپایی ( به ویژه فرانسوی ) هستند؛ مانند: آسمان خراش، بادام زمینی، راه آهن و…
البته گرته برداری محدود به واژه ها و اصطلاحات نیست، بلکه گسترهٔ پهناورتری را دربرداشته و به ترجمه، معناکردن، جمله سازی، نحوهٔ نگارش و نحو نیز کشیده می شود. مانند آنکه در فارسی گفته می شود: «فناوری های نو می رود که چهرهٔ زمین را به کلی دگرگون کند. »؛ این نوع نگارش ( می رود که… ) گرته برداری نحوی از زبان های غربی است، که در این مثال باید گفته شود: «فناوری های نو به زودی…».
گرته برداری چندین گونه دارد، که سه گونهٔ آن در ادامه آمده است.
که ساده ترین گونهٔ گرته برداری است و در آن عبارت بیگانه با حفظ ترتیب اجزای خود وارد زبان وام گیرنده می شود و به صورت لفظ به لفظ ( تحت اللفظی ) ترجمه می شود. مانند واژه های آسمان خراش و سیب زمینی در فارسی که از روی گرتهٔ زبان های فرانسوی یا انگلیسی ساخته شده است. زمانی که «سیب زمینی» وارد ایران شد، واژه ای برای نامیدن آن وجود نداشت و برای نامیدن آن اصطلاح فرانسوی «Pomme de terre» را به صورت واژه های برسازندهٔ آن ( «سیب» و «زمین» ) تجزیه کردند و ترکیب «سیب زمینی» را به جای آن قرار دادند.
در هر زبانی، برخی واژه ها چندین معنی دارند که ممکن است در زبانی دیگر چندین واژه برای این معانی وجود داشته باشد؛ مثلاً در انگلیسی برای اشاره به سه معنای گوناگون از واژهٔ «date» استفاده می شود، حال آنکه در فارسی، هر یک از این معانی، جداگانه و با واژه های «خرما»، «تاریخ» و «قرار» توصیف می شوند. یا در فارسی «پا» هم به قسمتی از بدن که از لگن تا نوک انگشتان امتداد دارد گفته می شود و هم به آن قسمت از بدن که کفش آن را می پوشاند، اما در انگلیسی به قسمت اولی «leg» ( از ران تا مچ پا ) و به قسمت دومی ( پیش پا ) «foot» گفته می شود. هنگامیکه یک مترجم برای برگردان آن سه واژهٔ متفاوت به انگلیسی، از یک واژه ( date ) استفاده می کند، یا هنگامیکه که مترجمی برای برگردان این دو واژهٔ متفاوت به فارسی، از یک واژه ( پا ) استفاده می کند «گرته برداری معنایی» انجام داده است. در بسیاری از موارد، برای انتقال مفاهیم از زبانی به زبان دیگر، گریزی از گرته برداری معنایی نیست، اگرچه گرته برداری معنایی غالباً به روح زبان مقصد آسیب می رساند؛ به ویژه در مواردی که واژهٔ مناسب دیگری در زبان مقصد وجود داشته باشد.
عکس گرته برداری
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

این اصطلاح در باستان شناسی هم کاربرد دارد
ر ک: گرته
گرته برداری: الگوبرداری از نحوِ زبانِ خارجی و جانشین کردن کلمات فارسی بر اساسِ همان ساختار.
این گرته برداری میتواند معنایی یا نحوی ( دستورزبانی ) باشد.
در رابطه با، دوش گرفتن، خوش برگشتید، آسمان خراش، راه آهن، سیب زمینی، بازارسیاه؛ روی کسی حساب کردن، ارزش نهادن بر چیزی، به اجرا گذاشتن، حمام آفتاب گرفتن، تاکسی گرفتن، خود را روی چیزی متمرکز کردن، نقطه نظر، در جریان قرار دادن و . . . . صدها گرته برداری دیگر. . .
...
[مشاهده متن کامل]

بعضی از این ها چنان در بافت زبان فارسی جا افتاده اند که حذف آن ها ناممکن است و باید پذیرفت.

نمونه برداری
adopting
[ جایگزینی ، مانند نگاری یا مانند سازی ] ادبی ، واژه [ مانند]
را که ( فارسی ) است دگِر بار جایگزین واژه [ آریتیِ ( شبیه ) ] کردم تا شایسته تر گردد [ بر شما باد نیکی ]
[ جایگزینی ، شبیه نگاری یا شبیه سازیِ ] ادبی
گرده برداری، برگردان واژه به واژه یک عبارت از یک زبان به زبان دیگر مانند سیب زمینی که گرته برداری شده از "pomme de terre" در زبان فرانسه است، ( به انگلیسی :calque )

بپرس