گرت
لغت نامه دهخدا
گرت. [ گ ِ رِ ] ( اِ ) درختی است که در حوالی بندرعباس و چاه بهار و لنگه به حال وحشی دیده میشود. ( گااوبا ).
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
سر گرت ( ولزی: ؛ فرانسوی قدیمی : Guerrehet ) یک شوالیه میز گرد در افسانه آرتور است. او کوچک ترین پسر پادشاه لات و ملکه مورگیس، خواهر ناتنی شاه آرتور یا به عبارتی خواهر زاده آرتور است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: گرت
پیشنهاد کاربران
در زبان لکی
گه رت مواد مخدر
گه رته:پودر شستشو
گِرت، گرد یا گشت:کامل، کل، همه
یا همین گِرت به صورت فعل:گرفت
گه رت مواد مخدر
گه رته:پودر شستشو
گِرت، گرد یا گشت:کامل، کل، همه
یا همین گِرت به صورت فعل:گرفت
گرت [گَ رَ ت] مخفف است: اگر تو را
مانند:
به می سجّاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید - که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزل ها ( حافظ )
چو غنچه گرت بسته بودی دهن - دریده ندیدی چو گُل پیرهن ( سعدی )
... [مشاهده متن کامل]
گرت ایدوست بود دیده روشن بین - بجهان گذران تکیه مکن چندین ( پروین اعتصامی )
گرت هست سر ما سر و ریش بجنبان - وگر عاشق شاهی روان باش به میدان ( مولانا )
ضمناً:
گرم [گَ رَ م] نیز مخفف ( اگر مرا ) است:
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان / گَرَم بود گله ای، راز دار خود باشم ( حافظ )
به روز وصل به پای تو گر رسد دستم - گرم به تیغ زنی روی باز پس نکنم ( جهان ملک خاتون )
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک - نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است ( حافظ )
تو مپندار کز این در به ملامت بروم - که گرم تیغ زنی بنده بازوی توام ( سعدی )
گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی - وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی ( مولانا )
مانند:
به می سجّاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید - که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزل ها ( حافظ )
چو غنچه گرت بسته بودی دهن - دریده ندیدی چو گُل پیرهن ( سعدی )
... [مشاهده متن کامل]
گرت ایدوست بود دیده روشن بین - بجهان گذران تکیه مکن چندین ( پروین اعتصامی )
گرت هست سر ما سر و ریش بجنبان - وگر عاشق شاهی روان باش به میدان ( مولانا )
ضمناً:
گرم [گَ رَ م] نیز مخفف ( اگر مرا ) است:
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان / گَرَم بود گله ای، راز دار خود باشم ( حافظ )
به روز وصل به پای تو گر رسد دستم - گرم به تیغ زنی روی باز پس نکنم ( جهان ملک خاتون )
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک - نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است ( حافظ )
تو مپندار کز این در به ملامت بروم - که گرم تیغ زنی بنده بازوی توام ( سعدی )
گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی - وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی ( مولانا )
معنی گرت :مخفف اگر تو
معنی وزان : مخفف واز آن
معنی وزان : مخفف واز آن
هروین
گر تو را
کامکاری یعنی نیک بختی
در مهاباد اصفهان یعنی گرد پودر
اسیر بند بلا را چه جای سرزنش است
گرت معاونتی دست می دهد دریاب
" سعدی "
گرت معاونتی دست می دهد دریاب
" سعدی "
به زبان کوردی به معنای موادمخدر هرویین میگویند
اگر تو یا اگر تو را
معنای این بیت
میشع اگر تو
معنای گرت هم که میشه اگر
میشع اگر تو
معنای گرت هم که میشه اگر
تو این بیت میشه اگر تو
گرت: اگرتو. . . گرت مخفف اگر توعه
اگر تو، اگر تو را
معنیش میشه اگر تو ، گر مخفف اگر و ت ضمیر متصله که نشانه مفعول در جمله رو داره.
اگر میتوانی
از نظر من معنی اش می شود ( اگر تو )
واژه ی کامل گرت
گرت توی این بیت چه معنی میده
گرت همواره باید کامکاری 🌼ز مور آموز رسم بردباری
گرت همواره باید کامکاری 🌼ز مور آموز رسم بردباری
اگر تو
از نظر من می شود:اگر تو
اگر تو را
از تو
اگر تو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)