گربه گون

لغت نامه دهخدا

گربه گون. [ گ ُ ب َ / ب ِ ] ( ص مرکب ) بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. ( برهان ) ( غیاث ). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است :
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
نظامی.

فرهنگ فارسی

فریبنده دغاباز محیل : ازین گربه گون خاک تا چند چند بشیری توان کردنش گرگ بند ? ( نظامی )

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) فریبنده ، ذغاباز، محیل .

فرهنگ عمید

۱. گربه مانند.
۲. [مجاز] حیله گر، فریب کار.
۳. [مجاز] چاپلوس.

پیشنهاد کاربران

بپرس