دیکشنری
مترجم
بپرس
گربه کوره
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گربه کوره. [ گ ُ ب َ/ ب ِ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) رجوع به گربه کور شود.
فرهنگ فارسی
۱ - محیل مکار . ۲ - نمک نشناس .
فرهنگ معین
( ~ . رِ ) (ص مر. ) ۱ - حیله گر، مکار. ۲ - نمک نشناس .
فرهنگ عمید
۱. گربۀ کور.
۲. [عامیانه، مجاز] حیله گر، مکار.
۳. [عامیانه، مجاز] نمک نشناس.
پیشنهاد کاربران
شخصیت خود شیفته
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها