گربه روی

لغت نامه دهخدا

گربه روی. [ گ ُ ب َ / ب ِ ] ( ص مرکب ) ناسپاس :
جز بمادندر نماند این جهان گربه روی
با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا.
رودکی.

پیشنهاد کاربران

بپرس