گرایند

پیشنهاد کاربران

گرویدن
بسمت کسی یا چیزی رفتن
روی آوردن
مایل شدن به کسی یا چیزی
دو دستی چنان میگرائید تیغ
کزو خصم را جان نیامد دریغ
به لشگر بگوید که یکبارگی
گرایند بر جنگ او بارگی
✏ �نظامی�
معنی گرایید . سایه افکند . گلگون . چیرگی
متضاد خفت
دو هم خانواده ی گذرگاه . شکوه
احتمال