گران سرشت

لغت نامه دهخدا

گران سرشت. [ گ ِ س ِ رِ ] ( ص مرکب ) سست. کاهل. ( از برهان ) ( از انجمن آرا ). کاهل. تنبل. ( از آنندراج ) ( از مجموعه مترادفات ). || مردم متکبر و صاحب وقار و تمکین. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

۱ - سست کاهل تنبل . ۲ - متکبر مغرور . ۳ - باوقار با تمکین .

فرهنگ معین

( ~ . س ِ رِ ) (ص مر. ) ۱ - متکبر. ۲ - باوقار.

فرهنگ عمید

۱. متکبر.
۲. باوقار، موقر.
۳. کاهل.

پیشنهاد کاربران

بپرس