گرازگراز. [ گ ُ گ ُ ] ( ق مرکب ) گرازان گرازان : شکار اوستی [ کذا ] ارنه ز عدل تو آهوبه پیش بازش یوز آمدی گرازگراز.سوزنی.رجوع به گرازان و گرازیدن شود.