ای با عدوی ما گذرنده به کوی ما
ای ماه روی ، شرم نداری ز روی ما.
منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 172 ).
این جهان گذرنده دار خلود نیست. ( تاریخ بیهقی ).احوال جهان گذرنده گذرنده ست
سرما سپس گرما سرّا پس ضرّا.
ناصرخسرو.
ناز دنیا گذرنده ست ترا گر بهشی سزد ار هیچ نباشد بچنین ناز نیاز.
ناصرخسرو.
و هرگاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند، هرآینه مقابح آن را به نظر بصیرت بیند. ( کلیله و دمنه ). جمله دنیا ز کهن تا به نو
چون گذرنده ست نیرزد به جو.
نظامی.
مرد گذرنده چون درو دیدشکلی و شمایلی نکو دید.
نظامی.
|| ناپایدار. مقابل پاینده.