گذر دادن. [ گ ُ ذَ دَ ] ( مص مرکب ) راه دادن و اجازه عبور دادن اجازه ورود دادن. رخصت درآمدن دادن : همان زادفرخ به درگاه برهمی بود کس را ندادی گذر.فردوسی.در کوی نیکنامی ما را گذر ندادندگر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را.حافظ.
( مصدر ) اجاز. عبور دادن رخصت ورود دادن راه دادن : در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را . ( حافظ )