( گذر آوردن ) گذر آوردن. [ گ ُ ذَ وَ دَ] ( مص مرکب ) گذشتن. رد شدن. عبور کردن : یا فلک آنجا گذر آورده بودسبزه به بیجاده گرو کرده بود.نظامی.رجوع به گذشتن شود.
( گذر آوردن ) ( مصدر ) گذشتن عبور کردن : یا فلک آنجا گذر آورده بود سبزه به بیجاده گرو کرده بود . ( نظامی )