گدازش


مترادف گدازش: ذوب، ذوبان

معنی انگلیسی:
melting, liquefaction, fusion

لغت نامه دهخدا

گدازش. [گ ُ زِ ] ( اِمص ) عمل گداختن. ذوبان ( مهذب الاسماء ) : و علت ذیابیطس و دق و گدازش تن تولد کند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و علت ذبول را به پارسی گدازش گویند و کاهش نیز گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و بسیار باشد که خداوند گدازش و کاهش را که به تازی ذبول گویند اجابت طبع صفرایی باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - عمل گداختن ذوب . ۲ - کاهش تن لاغری : و بسیار باشد که خداوند گدازش و کاهش را که بتازی ذبول گویند اجابت طبع صفرایی باشد .

فرهنگ معین

(گُ زِ ) (اِمص . ) ۱ - عمل گداختن ، ذوب . ۲ - کاهش تن ، لاغری .

فرهنگ عمید

عمل گداختن، ذوب شدن.

مترادف ها

liquefaction (اسم)
تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی

پیشنهاد کاربران

بپرس