گدازانیدن. [ گ ُ دَ ] ( مص ) گداختن چیزی را. آب کردن. تذویب. اِذابَه. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ): الصَهر؛ چربش گدازانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ).