نوشته ای که فرستادید، آقای بهنام رضایی ترکیبی از مغالطات زبانی،
برداشت های نادرست از ساختار زبان شناسی تاریخی، و گاهی جعل آشکار در تحلیل های ریشه شناسی و نحوی است. در ادامه، با تکیه بر منابع معتبر زبان شناسی، به صورت مستند به این ادعاها پاسخ می دهم.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. ❌ ادعای "زبان فارسی از ترکی مشتق شده" یا "زبان ترکی مادر فارسی است"
✅ پاسخ علمی:
زبان فارسی ( فارسی نو، یا دری ) شاخه ای از خانواده ی زبان های هند و اروپایی ( Indo - European ) است. شاخه ی مستقیم آن، زبان فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) ، و پیش تر فارسی باستان ( کتیبه های هخامنشی ) است که در سده های ۵۰۰ ق. م تا ۶۰۰ م کاربرد داشتند.
در مقابل، زبان ترکی ( به ویژه ترکی اوغوزی مانند ترکی آذربایجانی ) متعلق به خانواده ی زبان های آلتایی ( اگرچه دسته بندی آلتایی مورد مناقشه است، ولی ترکی قطعاً غیرهندواروپایی است ) . زبان ترکی با فارسی تفاوت بنیادین در موارد زیر دارد:
واژگان ریشه ای
نظام صرف و نحو
ساخت واژه ها ( التصاقی در ترکی، تصریفی در فارسی )
نظام آوایی و واج شناسی
📚 منابع:
Windfuhr, Gernot. The Iranian Languages. Routledge, 2009.
Johanson, Lars. The Turkic Languages. Routledge, 1998.
- - -
۲. ❌ ادعای اینکه پسوندهایی مانند � - نده� یا � - وار� از ترکی آمده اند
✅ پاسخ علمی:
پسوند � - نده� در فارسی از فعل ساز � - ندک� فارسی میانه می آید که در کلمات پهلوی چون �شِنوَندک� ( شنونده ) وجود دارد.
� - وار� از فارسی میانه �war� به معنای "دارای حالتی مانند" است. در فارسی باستان به صورت �varə - � می آمد. ریشه هندواروپایی آن * - wer - به معنای حمل کردن، شکل گرفتن است.
📚 منابع:
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary, 1971.
De Vaan, Michiel. Etymological Dictionary of Latin and the other Italic Languages, 2008.
- - -
۳. ❌ ادعای اینکه ضمایر فارسی از �اوز� ترکی گرفته شده اند
✅ پاسخ علمی:
ضمایر فارسی ( �من�، �تو�، �او�، �ما�، �شما�، �ایشان� ) ریشه در زبان اوستایی و فارسی باستان دارند:
اوستایی: �azəm� ( من ) ، �tū� ( تو ) ، �hū� ( او )
فارسی باستان: �adam� ( من ) ، �tū� ( تو ) ، �hūva� ( او )
ضمیر ترکی �o� برای اشاره به �او� و �biz� برای �ما� هیچ قرابتی آوایی و ساختاری با فارسی ندارند. واژه ی �اوز� در ترکی به معنای "خود" است و صرفاً با �self� در انگلیسی قابل مقایسه است.
📚 منابع:
Kent, Roland. Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon. 1950.
Skj�rv�, P. Oktor. An Introduction to Old Iranian, Harvard University.
- - -
۴. ❌ ادعای اینکه فعل های فارسی مثل "رفتم، رفتی" مانند صرف ترکی هستند
✅ پاسخ علمی:
صرف افعال فارسی تصریفی است و در ریشه های صرفی هندواروپایی جای دارد. مثلاً:
"رفتن" ← ریشه "raft - " پسوند شخصی "ـم / ـی / ـد . . . "
در زبان های خواهر هندواروپایی هم همین رفتار دیده می شود:
سانسکریت: gacchāmi ( می روم ) ، gacchasi ( می روی )
لاتین: eo ( می روم ) ، is ( می روی )
در ترکی، الگوی صرف به شکل التصاقی است:
رفت: gitti ← git ( برو ) - ti ( زمان گذشته )
رفتم: gittim ← git - ti - m ( شناسه اول شخص )
فارسی از ریشه تصریف استفاده می کند ( مشابه زبان های اروپایی ) ، نه الصاق ساده ای مانند ترکی.
- - -
۵. ❌ ادعای اینکه "آسیاب کردن" از ترکی ��ğ�tmek� به فارسی رفته
✅ پاسخ علمی:
واژه ی "آسیاب" از فارسی میانه ā - sāb می آید، مرکب از:
ā = پیشوند جهت
sāb = چرخاندن / سابیدن ← ریشه sab - / sap - در هندواروپایی
در زبان اوستایی نیز فعل هایی مانند zafan - ( ساییدن، مالیدن ) هست.
واژه ی ترکی ��ğ�tmek� احتمالاً از ریشه اورال - آلتایی گرفته شده و هیچ ربطی به ریشه هندواروپایی sabh - ندارد.
- - -
۶. ❌ ادعای اینکه گرامر فارسی همان گرامر ترکی است
✅ پاسخ علمی:
زبان ترکی: الگویی التصاقی دارد؛ اجزای جمله با چسباندن پسوندها و پیشوندها به ریشه ها ساخته می شوند.
زبان فارسی: الگوی ترکیبی تصریفی - تحلیلی دارد؛ برخلاف ترکی، جنس و حالت اسمی ندارد ولی از نظام صرف شخصی، زمان، وجه و نمود بهره می برد.
📚 منابع:
Comrie, Bernard. The World's Major Languages, 2009.
Lazard, Gilbert. La langue persane, 1992.
- - -
۷. ❌ ادعای اینکه �خوندی، شنیدی� ریشه ترکی دارند
✅ پاسخ علمی:
این افعال از ریشه های کهن ایرانی اند:
�خوندن� ← پهلوی: xwāndan ← اوستایی: xvən - ← ریشه PIE: gʷen - ( خواندن، فریاد زدن )
�شنیدن� ← اوستایی: šru - ← PIE: ḱlew - ( شنیدن؛ cf. لاتین: clueo, انگلیسی: loud )
- - -
۸. ❌ ادعای اینکه �گریختن� از ترکی آمده
✅ پاسخ علمی:
�گریختن� ← از ریشه فارسی میانه grēxtan ← با ریشه هندواروپایی ghrei - به معنای حرکت سریع
واژه ترکی برای فرار، �ka�mak� است که نه آوایی و نه معنایی با �گریختن� ارتباط دارد.
- - -
جمع بندی:
✅ زبان فارسی ساختاری ریشه دار و مستقل در شاخه ی ایرانی زبان های هندواروپایی دارد و:
در متون مکتوب هزارساله پیش از ورود ترکان ( از زمان هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان، اوستا، فارسی میانه ) گواهی مستند دارد؛
واژگان پایه ای، ضمایر، نظام صرف، گرامر و حتی نحو آن در تطابق با خواهرزبان هایی چون سانسکریت، لاتین، یونانی، و ارمنی هستند؛
زبان ترکی با فارسی روابط وام واژه ای داشته، ولی وابستگی یا فرزندخواندگی هرگز واقعیت نداشته.
📌 نتیجه: ادعای "مشتق بودن زبان فارسی از ترکی" نه تنها غیرعلمی بلکه برخلاف شواهد مستند زبانی، تاریخی و زبان شناسی تطبیقی است.
شما همه چیو فقط یر اساس شباهت حداقلی برعکس ما وصل میکنید به هم بنظرم با فرمول خودتون میتونید گداختنgudaktrn رو به گوود انگلیسی هم وصل کنید معمولا فقط یه چیز شبیه ارایه میدین، خود زبان ترکی با همون زبانهای
... [مشاهده متن کامل] اروپایی کلی اشتراکات داره، این روش از کجا جفتشون از ترکی وام نگرفتن. ما ریشه و قاعده رو نگاه میکنیم، ایتیمولوژی شباهت نیست ریخت شناسی هست و من تابحال ندیدم اتیمولوژی کار بکنید شما، یعنی اگر فرض کنید ترکی به پهلوی یک واژه وام داده باشه الانم به فارسی دادت باشه میگین چون توی پهلوی هست مال ماست اتیمولوژی کار نمیکنید، اگر توی پهلوی نباشه میرین اوستا رو میگریدن نباشه هندی نباشه انگلیسی اینقدر میگردین تا یک چیز شبیه پیدا بشه بگین اینه. این صد درصد خودتونم میدونید اشتباه هست، شباهت هم یک حداقل هایی داره مثالsay انگلیسی و soyترکی که او گرد لبی هست تلفظ یکی یه معنی یکسان.
عزیزم دوغ در هندی دوشیدن هست گداختن اصلا یه چیز دیگست شما بازسازی زبانهای هند اروپایی رو که خیلی ها اصلا قبول ندارن میاری میگی اینه، dweu این بازسازی هست
من گفتم یختی دیدی فوری میفهمی قالب ترکی هست بله در ترکی هم مثل زدی که دوم شخصه دوم شخص هست. چیز دیگری نیست. اصلا شبهه ای در مشتق شدن این زبان از ترکی نیست کاملا هو علمی اثبات کردیم، ضمایر که اصلا خیلی واضح هست، ازو، ازونا در زبان عامیانه مطابق با ترکی در رسمی از او از انها، حتی های جمع هم از اینجا میاد که باز از ترکی مشتق شده، اونلارو، اونارو در فارسی شده انها را، را از حالت جمع در ترکی میاد، شما باید زبان عامیانه رو هم در نظر بگیرید نه فقط رسمی، ضمایر صرف فعل اوز ترکی هست، هر چی به سمت متنهای قدیمی تر فارسی هم میریم بیشتر مشهود میبینیم، برای ضما فارسی همش برداشت اشتباه و تفسیر من دراوردی هست، ایا که نوعی تلفظ دیگر از اگر هست اخرش شد آیا، یعنی هنوز نمیدونید ایا و اگر یه چیزه. شما واقعیتهای این زبان رو کتمان میکنید زبان دربار بود اصلا زبان شما نبود، این زبان بعلت نقص خط در نوشتن مصوتها که در ترکی خیلی هم حساس هست و کوچکترین تغیری کلمه دیگری رو درست میکنه بوجود امد. ما امروزه همین کلمات رو در دری افغانستان و تاجیکستان میبینیم که با فارسی ایران کاملا متفاوت و خیلی بیشتر مطابق ترکی هست، طرف گرفتم نمیگه گیریفتم میگه از گیر ترکی، یا ده رو با فتحه میگه عین ترکی یعنی کوچکترین جزعیات رعایت شده بقول دکتر صدیق فارسی فرزند خوانده زبان ترکی هست، حتی حالت مودبانه و غیر مودبانه صرف ترکی هم عینا موجود هست، رفتی، رفتین. صرف گذشته با دی، می استمراری که مطابق نیست باز از می همی گرفته شده یعنی همه چی مشخصه هیچ جای شبهه وجود نداره، زبان کاملا مشتقی از ترکی هست حالا هرچی میخایین بگین توی پهلوی هست خب پهلوی هم اونوقت میشه ترکی، ضمن اینکه هیچکس نگفته رفرنسهای پهلوی از کجا بدست اومده چون هرچی کشف میشه یا بدست میاد محلشم باید مشخص باشه وگرنه همه میتونند از کشور همسایه هم کتاب قدیمی و اصیل بیارن بگن اینه ببر تست قدمت شناسی
... [مشاهده متن کامل] گوردی، ور دی، ساتدی
دیدی، دادی، رفتی
بله گرامر فارسی از ترکی مشتق شده است، دکتر محمد حسین صدیق هم در کتابش تایید کردن زبانشناسان خارجی هم تایید میکنند ساختار فارسی التصاقی هست
به همین خاطر با دیدن پشوندهایی مثل اختی فوری میبینیم روی گرامر ترکی هست. مثال از کلمات ترکی حاضر با همین ریخت گریختی به معنی عقب رفتن و فرار کردن ، گریز یعنی رو به عقب کردن و فرار کردن. اینها در ترکی استفاده میشوند، گری یوز اتمک که در نوشتار دو تا ی رو با هم می نویسن. یعنی میگین گرامر کل جمله با ترکی تطابث داره، گرامر ساخت کلمات تطابق داره گرامر صرف تطابق داره هم تصادفی هست هم التصاقی نیست، خیلی واضح هست، اینکه توی پهلوی اینه پس ترکی نیست مورد پذیرش نیست چون اینجوری باشه پهلوی هم همینطور فرقی نداره، دقت کنید اریختی ترکی یعنی ذوب کردن رو به شکل ریخته گر یعنی کسی که کارش ذوب هست هم داریم. اخوندی فارسی خوندی، اشنیدی فارسی شنیدی، دوختی فارسی دوختی، اصلا دوخ یا دوغ در هندی دوشیدن هست نه دوختن
... [مشاهده متن کامل] اقای اقبالی گرامر فارسی با ترکی یکی هست، ولی من بازم از روی گرامر نگفتم از روی خود کلمه گفتم که هست اریختی در ترکی در فارسی ریختی وریخته گر
اگدمک در ترکی یعنی اسیاب کردن هست
ازدی ترکی یعنی له کردن فارسی زدی
... [مشاهده متن کامل]
اخوندی ترکی فارسی خوندی
تمام فعلهای فارسی بدین نحو از ترکی گرفته شده
گرامر فارسی ربطی به هند اروپایی نداره گرامر ترکی هست همچنین میدونیم زبان دری زبان مردم نبوده و فقط در دربار استفاده میشه
بلحاظ گرامری دی و تی در ترکی یکی هست در فارسی هم حسب کلمه هر دو هست.
گددم گددین، گددی
رفتم، رفتین، رفتی
این صرف
تمام پسوندهای ترکی در فارسی عینا استفاده میشه منجمله ده فاعل ساز مجهول مثلا گورنده میشه بیننده، حالا فارسی شنونده، برنده، گوینده در فارسی هیگ توضیحی نمیتونید بدید ده چیه اینجا
پسوندهای وار، گون، نده، دا،
دی یا تی هیچ تفاوتی نداره گفدی عامیانه رسمی گفتی
تمام فعلها براحتی قابل ردیابی هست
یورو
یورش
رو
روتم یا رفتم
یوروان، روان، یوروال، روال
این کلمات هم در ترکی هست. در ترکی فعل از ابتدا کوتاه میشه مثل یر به ار، یوز به اوز
برادر گرامر فارسی التصاقی و صد درصد ترکی هست
علاوه بر اینها حالت گرامری دیگه هم هست
استدی، استندی، شده ستادی و ستاندی
تمامی ضمایر به صورت التصاقی از کلمه اوز ترکی به معنای خودم گرفته شده است، ازما استدی جمله کاملا ترکی در اصفهان میتونی از دهن مردم هم بشنوی در رسمی از ما استادی
فقط گرامر نیست کلمه عینا هسن برادر، در صورتی که در هیچ زبان هند اروپایی فعل صرف نمیشه، ساختا التصاقی نیست
او فارسی او
اونون فارسی انان
ازمون فارسی ازمون
ازونا از اونها اژ انها
یکی دوتا فعل نیست همه هست
اسیاب کردن در ترکی ugutmek با نقطه بالای یو
ادعاهایی که فرستادید، نمونه ای از تحریفات غیرعلمی و عوام گرایانه درباره ی زبان ها، به ویژه زبان ترکی و فارسی هستند که بدون در نظر گرفتن اصول زبان شناسی تاریخی، صرف و نحو تطبیقی و مطالعات ریشه شناختی ( اتیمولوژیکی ) مطرح شده اند. در این جا به صورت مستند و دقیق این ادعاها را بررسی و نقد می کنیم.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🛑 ادعای اول:
> کلمه �گداختی� ترکی است چون ساختار آن شبیه �فعل های ترکی با اختی� است.
✅ پاسخ علمی:
1. گداختن، مصدر فعلی در فارسی است که از *ریشه ی هندواروپایی dheu̯g - به معنای ذوب کردن، مایع کردن، جاری ساختن آمده است.
این ریشه در زبان های دیگر نیز قابل مشاهده است:
سانسکریت: duh ( دوشیدن )
لاتین: fundere ( ریختن، ذوب کردن ← foundation, fuse )
انگلیسی: to fuse ← به معنای ذوب کردن
فارسی باستان: dau̯g -
فارسی میانه ( پهلوی ) : gudāxtan ← دقیقاً همین فعل
📚 منبع علمی:
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altiranischen
Paul, "A Concise Old Persian Grammar"
Dehkhoda Dictionary under "گداختن"
📌 بنابراین �گداختن� هیچ ربطی به زبان ترکی ندارد و از ریشه ی کاملاً ایرانی و هندواروپایی است.
- - -
🛑 ادعای دوم:
> فعل هایی مانند �زدی�، �ریختی�، �باختی�، �تاختی� و . . . همه ترکی هستند چون به � - تی� ختم می شوند و این شبیه صرف افعال ترکی است!
✅ پاسخ علمی:
این نوع تحلیل، اشتباه ساختاری است و هیچ پایگاهی در صرف زبان شناسی ندارد. در فارسی:
�ـتی� بخشی از صرف گذشته ی دوم شخص مفرد است، نه بخشی از ریشه.
زدی = زدن �ی� ← دوم شخص مفرد گذشته
باختی = باخت �ی�
ریختی = ریخت �ی�
تاختی = تاخت �ی�
و ریشه ی این افعال همه در زبان فارسی باستان یا پهلوی قابل ردیابی است:
واژه ریشه در فارسی میانه یا باستان معنی
زدن پهلوی: zadan ضربه زدن
ریختن پهلوی: rēxtan ← از ریشه raig - جاری ساختن
باختن پهلوی: b�xtan ← ریشه bawaz - از دست دادن، شکست خوردن
تاختن پهلوی: t�xtan ← ریشه tāx - حمله بردن، دویدن
📚 منابع:
Mackenzie, A Concise Pahlavi Dictionary
Bailey, Dictionary of Khotanese
Nyberg, Manual of Pahlavi
📌 صرف فعل های ترکی ( مثل geldi, yazdı, yedi ) ربطی به �ـتی� فارسی ندارد و این اشتراک صرفاً تصادفی و سطحی است، نه زبان شناختی.
- - -
🛑 ادعای سوم:
> فعل �اِقدمَک� ترکی به معنای خورد و ذوب کردن است، و �گداختی� از آن گرفته شده است.
✅ پاسخ:
در زبان ترکی هیچ فعلی به نام اِقدمَک وجود ندارد. این یک ساختۀ جعلی است. اگر منظورشان فعل ترکی "əritmək" ( ذوب کردن ) یا "əzmək" ( خرد کردن ) باشد، باز هم این فعل ها:
از ریشه های ترکی هستند، اما هیچ ربط اشتقاقی یا ریشه ای به فعل �گداختن� ندارند.
به لحاظ صرفی، ذوب کردن = əritmək و خرد کردن = əzmək هستند، نه �اقدمک�!
📚 در واژه نامه های معتبر ترکی ( ترکی آذربایجانی یا ترکی استانبولی ) مانند:
Redhouse Dictionary
Nişanyan S�zl�k چنین فعلی اصلاً وجود ندارد.
- - -
🛑 ادعای چهارم:
> زبان پهلوی همان زبان اشکانی ( پارتی ) است و اشکانیان ترکمن بودند!
✅ پاسخ:
1. زبان پهلوی یا فارسی میانه به دو شاخه تقسیم می شود:
پارتی ( اشکانی ) ← متعلق به شمال ایران ( ری، نیشابور، خراسان )
فارسی میانه ساسانی ← جنوب ایران ( فارس )
2. زبان پارتی یکی از شاخه های زبان های ایرانی شمال غربی است و با ترکی هیچ پیوندی ندارد.
3. هیچ سند باستان شناسی یا زبان شناسی نشان نمی دهد که اشکانیان ترک بودند. شواهد فراوانی از زبان پارتی باقی مانده است که نشان دهنده ساختار ایرانی ( نه ترکی ) آن است.
📚 منابع:
Gernot Windfuhr, The Iranian Languages
Ludwig Paul, Persian Origins
Encyclopaedia Iranica – Articles: "Parthian Language", "Pahlavi Language"
- - -
✅ جمع بندی نهایی:
ادعا وضعیت توضیح
�گداختن� ترکی است ❌ نادرست ریشه در فارسی میانه و هندواروپایی دارد
�زدی�، �ریختی� و . . . ساختار ترکی دارند ❌ نادرست این صرف فارسی است، نه ترکی
�اختی� نشان دهنده ترکی بودن فعل است ❌ نادرست � - تی� صرف دوم شخص مفرد در فارسی است
زبان پهلوی زبان ترکان اشکانی است ❌ نادرست زبان پهلوی شاخه ای از زبان های ایرانی است
فعل �اقدمک� ترکی است ❌ نادرست این فعل وجود خارجی ندارد
- - -
تمام فعلهای پایه فارسی از ترکی مشتق شده اند، هر چیزی که تهش اختی داره ترکی هست و عبارت قبلیش امری هست، باختی، اگداختی، اریختی، پهلوی همون زبان پارتی یعنی اشکانیان تورکمن هست
اقای دارا کلمه تاخت ترکی هست، به معنی زدن پا بر زمین یعنی دویدن.
کلمه به معنی داغ شدن و ذوب شدن نیست فقط بلکه چیزی رو خورد کردن، اب کردن، ذوب کردن، جدا کردن معنی میده، یک ذره به ساختار کلمه دقت بشه مشخص هست ترکیه. چون فعلهای ترکی این مدلی معمولا با اختی انتها دیده میشه
... [مشاهده متن کامل] که بخشی از ساختار صرف مثل گریختی، اریختی، گداختی هست مثل بقیه فعلهای ترکی که با حذف الف ابتدا وارد فارسی شده اند وارد شده است. یعنی فعل اگدمک می باشد یعنی خورد و اسیاب کردن و ذوب کردن که الف اول طبق قاعده زبان ترکی حذف شده. مثال از همین قبیل ازدی و اریختی هست که زدی و ریختی وارد فارسی شده و کلمه ترکی هست
بنده نمی دانم این داخته و داختن چیست؛ گداختن که در پارسیگْ ویتاختن بوده و تشکیل شده از پیشوند �وی� که در پارسی می شود �گُ� و فعلِ تاختن، تاختن در معنای هجوم آوردن یا اسب تازاندن معناهایی آشنا ولی متأخر و کنایی هستند، معنای اصلی و تاریخیِ تاختن جاری کردن است و به جریان انداختن که برای مایعات به کار برده می شد. تاختن گذرای فعلِ� تَختَن� است به معنای جاری شدن و جریان پیدا کردن ( این فعل به پارسی نرسید ) ؛ معنی جاری کردن را همچنان در �آب تاختن� و �خون تاختن� می توان دید.
... [مشاهده متن کامل]
روی هم، گداختن یعنی مایع کردن جسمی جامد یا به جریان انداختنِ جامدی؛ همچون یخ.
گداختن از گ داختن ساخته شده به معنای بسیار داخته شده = بسیار توجه شده / بسیار مشغول شده ( ذوب و آتشین شدن از نشانه های توجه و مشغولیت بسیار و همچنین القا و بهم رسیدن بوده که در داختن و مشتق آن دوختن دیده میشود ) => گداختن = القا و همجوشانی / بهم رسیدن / مشغول شدن بسیار / بسیار به چیزی قرار و توجه کردن
... [مشاهده متن کامل]
آنرا در ذهنم انداخت = آنرا در ذهنم قرار داد = در ذهنم بدان توجه کردم = در ذهنم به آن رسیدم = دهنم را به آن مشغول کرد . دهنم گداخته شد = ذهنم مشغول و مقرر به آن شد / ذهنم به فلان چیز القا شد ( همرسانی )
واژه های انداخت / پرداخت از نشانه ای دیگر آن می باشد
انداختن = اند ( and ) داختن = بسیار مشغول شدن / بسیار قرار دادن
پرداختن = بسیار توجه کردن
ذوب
ذوب شدن. . . . اب شدن. . . .
گداختن : در پهلوی وتاختن witāxtan به معنی تافتن است برای جدا ساختن مواد از یکدیگر زیرا که پیشاند " و " به " ب" و " گ" دیگرگون می شود .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)