گتره یی

لغت نامه دهخدا

گتره یی. [ گ ُ رَ / رِ ] ( ص ، ق ) ( در تداول عامه ) کتره ای. هردن بیل. هردم بیل. || بغلط. || به تخمین. || چکی. بدون حساب دقیق. || گزاف. جزاف. رجوع به کتره ای شود.

فرهنگ فارسی

۱ - بقیمت مقطوع و بی آنکه وزن کنند یا بشمرند ۲ - بتخمین ( غالبا نادرست ) بدون حساب دقیق بیهوده : گتره یی چیزی گفت .

پیشنهاد کاربران

بپرس