گاورس ریزه

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دان. گاورس . ۲ - ( استعاره ) اخگر آتش : طاوس بین که زاغ خورد وانگه از گلو گاورس ریزه های منقی برافکند . ( خاقانی )

پیشنهاد کاربران

گاورس ریزه: دانه ی ارزن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 161 ) .

بپرس