گاوخونی

/govxuni/

لغت نامه دهخدا

گاوخونی. ( اِخ ) رودخانه زاینده رود که از ارتفاعات زردکوه بختیاری سرچشمه میگیرد. پس از عبور از منطقه بختیاری و شهر اصفهان در خاور شهرستان اصفهان در انتهای دهستان رودشت در باطلاق گاوخونی فرومیرود طول و عرض باطلاق مزبور در حدود 5در 6 هزارگز بوده. این مقدار نیز متغیّر است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ). رجوع به گاوخانی شود.

فرهنگ فارسی

باتلاقی است در پست ترین ناحیه دشت اصفهان و در جنوب آن . رودخانه زایند - رود که از ارتفاعات زردکوه بختیاری سرچشمه میگیرد پس از عبور از منطقه بختیاری و شهر اصفهان در خاور شهرستان اصفهان و انتهای دهستان رودشت در باتلاق گاوخونی فرو میرود . طول آن ۶ کیلومتر و عرضش ۵ کیلومتر است ولی این مقدار متغیر میباشد .

دانشنامه آزاد فارسی

گاوْخونی
گاوْخونی
باتلاق نسبتاً وسیعی در مرز استان های اصفهان و یزد با مساحتی حدود ۴۷۵ کیلومتر مربع. طول این باتلاق که در ۱۲۰کیلومتری شرق جنوبی اصفهان واقع است، از شمال به جنوب ۳۲ کیلومتر و پهنای متوسط آن حدود ۲۰ کیلومتر است. ارتفاع سطح آن به ۱۴۷۰ متر می رسد و رودخانۀ زاینده رود از شمال به آن می ریزد. مهار آب زاینده رود این باتلاق را رفته رفته خشک و کوچک کرده است و ادامۀ این وضعیت به خشک شدن و نابودی آن خواهد انجامید. در قدیم و درپی بارندگی های شدید به دریاچۀ بزرگی تبدیل شد و بنابر روایتی بهرام گور ساسانی، هنگام شکار در آن فرو رفته است.

گاوخونی (رمان). گاوخونی
رمانی به فارسی نوشته جعفر مدرس صادقی (1362ش)، از نوع موسوم به رمان وهمناک. نویسنده، رمان خود را از دید جوانی گوشه گیر و رویابین روایت می کند و ضمن شرح خواب های او، ماجراهای زندگی روزمره را به عالم وهم و خیال می کشاند. خواب ها، که در بیداری نیز تداوم می یابند، دربارة دورة کودکی، جوانیِ پدر در تهرانِ دهة 1320 و سفری با پدر بر روی زاینده رود است؛ سفری که چون تمثیلی از سیر زندگیِ نسل پدر و پسر، به باتلاق گاوخونی ختم می شود.
14010500

پیشنهاد کاربران

نام شهر سپاهان ( اصفهان ) پیش از اسلام گِی ( جی ) بود که گِی به معنی �زاینده� است و با واژگان گیاه، گاو، گیو ( نیرومند ) ، گوارش، گیهان، کیهان و جهان و . . . هم ریشه است و واژه گاو در نام مرداب گاوخونی هم به معنی زاینده و زنده است و خون یا خان هم در زبان پارسی پهلوی به معنی چشمه بوده که گاو خونی روی هم رفته می شود چشمه زاینده.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه gay در زبان انگلیسی هم دو معنی دارد که یکی شاد و سرزنده است که از واژه پارسی گِی گرفته شده است و معنی دیگر هم جنس باز است که بخاطر خوشگذارانی همجنسگرایان به آن ها گفته شده است.

باتلاق گاو خونی ( گوخولی باتلاق )
باتلاق از ریشه کلمه تورکی: باتماق. یعنی فرورفتن است.
گوخو یعنی بو و عطر و رایحه چیزی. در تورکی. تقریباً بوی بد استفهام می شود. چیزی که در اثر ماندگاری بو گرفته
...
[مشاهده متن کامل]

گوکییب، یعنی بو گرفته و فاسد شده است و. . . .
باتلاقی که بو می دهد.
qoxulu :
M�əyyən iyi olan. □ Bən�vşə qoxulu yardan ayrılan; G�ndə yasa batar, g�n� zar olar. ( M. P. Vaqif ) . . . .
qoxu :
چیزی که از اجسام متساعد میشود
Maddələrin buruna təsir etmə xassəsi, burunla hiss olunan şey; iy. □ Tənbəki qoxusu. Kəskin qoxu. . . .

گاو در فارسی به معنی بزرگ است چنانچه در ترکیب گنج گاو که بزرگترین خزانه ی داریوش کبیر بوده هم آمده. همین ریشه در کردی به کلمه ی گورا به معنی بزرگ تبدیل شده و درانگلیسی نیز great از همین کلمه ی گورا گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

خونی یا خانی نیز به معنی چشمه و آبگیر است و در ترکیب خانی آباد نیز آن را میبینیم. همین ریشه در کردی به کانی به معنی چشمه تبدیل شده و از آن کانی مانگا که دقیقا مساوی گاوخونی یا چشمه ی بزرگ است ساخته شده است. کلمه ی کن در ترکیب کن و سولقان نیز همین است و میدانیم که کن نام رودی است در تهران.
پس گاوخونی به معنی آبگیر بزرگ است.

بپرس