گاو نه من شیر

لغت نامه دهخدا

گاو نه من شیر. [ وِ ن ُه ْ م َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ( مثل... ). رجوع به گاو شود.

پیشنهاد کاربران

چو آن گاوی که ازوی شیر خیزد
لگد در شیر گیرد تا بریزد
✏ �نظامی�
گاو نه من شیر ؛ کنایه از کسی که نیکی های کرده خویش را به بدی ختم کند. آنکه احسان خود را در آخر با ایذایی تباه کند.

بپرس