گاو ماده. [ وِ دَ / دِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گاو شیرده. ماده گاو: ماریه ؛ گوساله ماده سپیدرنگ و گاو ماده با بچه سپید تابان بدن. مریه ؛ گاو ماده با بچه سپید تابان رنگ. ( منتهی الارب ). زهرآء و ازهر؛ گاو ماده دشتی. قفخة؛ گاو ماده گشن خواه. ( منتهی الارب ). رجوع به گاو شود.
در لری بروجردی: مِنگُومنگادر لهجه ی مردم ولایت فراه افغانستان گستر به زبر به معنی گاو ماده به کار برده می شود.بقره+ عکس و لینک