دشمن به گاو زور نخیزاندم ولی
چون باد دوست خیزد، برگ خزان منم.
مسیح کاشی ( از آنندراج ).
دلاور بسرپنجه گاو زورز هولش به شیران درافتاد شور.
سعدی ( بوستان ).
|| ( ص مرکب ) پهلوانی که قوت او چون زور گاو باشد. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). || کسی را گویند که بی ورزش کشتی گیری و ریاضت آموختن فنون آن در نهایت زور و قوت باشد. ( برهان ) ( آنندراج )( رشیدی ) ( غیاث ).