گاهنگان. [ هَِ ] ( اِ ) کاهکشان و آن چیزی باشد سفید که شبها در آسمان نماید به عربی مجره خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) : جمال لعل وش خواجه در عماری سیم چنانکه ماه رود در طریق گاهنگان.حکیم زجاجی ( از شعوری ).ظاهراً مصحف کهکشان است. ( برهان قاطع چ معین ).