گاهنگان

لغت نامه دهخدا

گاهنگان. [ هَِ ] ( اِ ) کاهکشان و آن چیزی باشد سفید که شبها در آسمان نماید به عربی مجره خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) :
جمال لعل وش خواجه در عماری سیم
چنانکه ماه رود در طریق گاهنگان.
حکیم زجاجی ( از شعوری ).
ظاهراً مصحف کهکشان است. ( برهان قاطع چ معین ).

پیشنهاد کاربران

بپرس