گاه و بیگه. [ هَُ گ َه ْ ] ( ق مرکب ) مخفف گاه و بیگاه. وقت و بیوقت : که در گاه و بیگه کسی را بسوخت به بی مایه چیزی دلش را بسوخت.فردوسی.گاه و بیگه مخفف گاه و بیگاه. رجوع به گاه و بیگاه شود.
گاه و بیگاه : سوم دور بودن زخیر کسان که دردش بود سوی آن کس رسان . که درگاه و بیگه کسی را بسوخت به بیمایه چیزی دلش بر فروخت .