لغت نامه دهخدا
از دوران تحصیل او اثری از عظمت آینده وی مشاهده نمیشد جز اتفاقی کوچک که روزی یک بازرس انگلیسی به دبستانی که او تحصیل میکرد رفت تا کودکان را امتحان کند گاندی نمیتوانست یک کلمه را صحیح بنویسد معلم با اشاره به او فهمانید تا از نوآموز کنار خود رونویسی کند، و چون گاندی از این کار سرباز زد بعدها مورد طعن و بی احترامی آموزگار قرارگرفت. او از همان اوان مایل بود دیگران را تربیت کند و براهی که صحیح می پنداشت هدایت نماید. و چون میدید یکی از دوستان برادرش پسری مهمل و نامرتب است و به بعضی عادات ناپسند از جمله خوردن گوشت که در نزد هندوان مکروه است اعتیاد دارد تصمیم گرفت به هدایت وی پردازد. غافل از اینکه خود رفته رفته تحت نفوذ اخلاقی او قرار گرفت و به خاطر دوستی با او حتی بسرقت طلای دستبند برادر خود مبادرت ورزید. اثر دیگری که از علاقه گاندی حتی در دوران طفولیت به هدایت مردم مشاهده میکنیم ارتکاب وی بخوردن گوشت است. همان دوست به وی گفت : علت تفوق قوم انگلیس بر هندیان این است که چون گوشت میخورند قوی هستند ما که بدین کار نمیپردازیم ضعیف و ناچار از انقیاد هستیم. گاندی جوان به عشق کسب نیرو بمنظور پیشرفت ملت یکبار غذای گوشتدار خورد ولی چنان ناراحت شد که بقول خود او «آن شب در خواب دیدم که گوسفند بینوا در معده ام بع بع میکند».
هنوز سیزده سال از سنین عمرش نمیگذشت و در دبیرستان بودکه بخواست پدر با دختری بنام کاستوربای بسن و سال خود ازدواج کرد و چنانکه در سرگذشت خویش مینویسد در آن سن و سال از عروس جز میهمانی های مرتب و یافتن یک همبازی دختر چیزی نمی فهمید. در زمانی که در یکی از کالج های محلی دوره دوم دبیرستان را طی میکرد پدرش به سال 1885 م. بدرود حیات گفت. وضع خانوادگی آنها از نظر درآمد خوب نبود و بزرگان قوم به وی توصیه کردند شغل پدر در پیش گیرد ولی او آرزو داشت وکیل دادگستری شود و پیشنهاد کرد به لندن رود. اگر چه مادر متعصب او نخست با این پیشنهاد مخالفت ورزید اما بالاخره راضی شد مشروط بر آنکه فرزندش قول دهد هرگز به زن ، شراب و گوشت دست نزند. گاندی در چهارم سپتامبر 1888 م. به طرف انگلستان حرکت کرد. ماههای اول اقامت در آن شهر تغییراتی عظیم در اخلاق وروحیه وی بوجود آورد بطوری که به آموختن ویولن و رقص و آئین سخنوری پرداخت.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
گاندی (فیلم). گاندی ( به انگلیسی: Gandhi ) فیلمی زندگینامه ای دربارهٔ زندگی ماهاتما گاندی، رهبر جنبش مقاومت بدون خشونت هند در زمان استعمار توسط بریتانیا در نیمه اول قرن بیستم، است.
این فیلم محصول ۱۹۸۲ با کارگردانی ریچارد اتنبرا و بازی بن کینگزلی در نقش ماهاتما گاندی است. در همین سال ریچارد اتنبرو و بن کینگزلی برای این فیلم برنده جایزه اسکار شدند. همچنین این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم را بدست آورد. گاندی در مجموع ۸ جایزهٔ اسکار کسب کرد.
ساخت این فیلم در تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۰ شروع و در ۱۰ مه ۱۹۸۱ به پایان رسید.
مطابق کتاب رکوردهای گینس حضور نزدیک به ۳۳۰٬۰۰۰ سیاهی لشکر در سکانس مراسم تشییع در این فیلم، بیشترین تعداد افراد حاضر در یک فیلم بوده است. [ ۱]
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین کارگردانی - ریچارد اتنبرا
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم نامه غیراقتباسی - جان بریلی
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین تدوین - جان بلوم
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - بن کینگزلی
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم برداری
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین طراحی لباس
• نامزد جایزه اسکار بهترین چهره پردازی
• نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم - راوی شانکار و جرج فنتون
• نامزد جایزه اسکار بهترین صدا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین فیلم محصول ۱۹۸۲ با کارگردانی ریچارد اتنبرا و بازی بن کینگزلی در نقش ماهاتما گاندی است. در همین سال ریچارد اتنبرو و بن کینگزلی برای این فیلم برنده جایزه اسکار شدند. همچنین این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم را بدست آورد. گاندی در مجموع ۸ جایزهٔ اسکار کسب کرد.
ساخت این فیلم در تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۰ شروع و در ۱۰ مه ۱۹۸۱ به پایان رسید.
مطابق کتاب رکوردهای گینس حضور نزدیک به ۳۳۰٬۰۰۰ سیاهی لشکر در سکانس مراسم تشییع در این فیلم، بیشترین تعداد افراد حاضر در یک فیلم بوده است. [ ۱]
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین کارگردانی - ریچارد اتنبرا
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم نامه غیراقتباسی - جان بریلی
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین تدوین - جان بلوم
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - بن کینگزلی
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم برداری
• برندهٔ جایزه اسکار بهترین طراحی لباس
• نامزد جایزه اسکار بهترین چهره پردازی
• نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم - راوی شانکار و جرج فنتون
• نامزد جایزه اسکار بهترین صدا

wiki: گاندی (فیلم)
پیشنهاد کاربران
نام خانوادگی Gandhi در اصل و ریشه شاید به شکل زیر تلفظ و بیان میشده: Dhgani با تلفظ دهگانی به معنای ده تائی یا ده بُعدی و آنهم نه مانند اعداد یک رقمی دهگانه از صفر تا نُه ( 0 تا 9 ) بلکه نفوس مجرد یا من های دهگانه مشتمل بر پنج منِ مردانه و پنج منِ زنانه.
... [مشاهده متن کامل]
لقب Mahatma با تلفظ مَهاتما احتمالا از دو کلمه به شکل زیر ساخته شده بوده باشد: Mah با تلفظ ماه و atma با تلفظ آتما، احتمالا مخفف atman به معنای روان کیهانی و لذا ماه آتما شاید در اصل و ریشه به معنای روان ماه یا ماهروان بوده باشد. هلنا پترونا بلاواتسکی بنیانگذار تئوسوفی مدرن معنای دیگری به این واژه داده است: اساتید یا راهنمایان خردمند آسمانی و غیبی از قبیل خضر موسائی، گابرئیل ماریائی یا مریمی، جبرئیل محمّدی و هاتف حافظی.
در همین زمینه ( یعنی ابعاد دهگانه نفسانی هرکدام از افراد انسانی ) نام بودا با حروف لاتین به شکل زیر نوشته میشود ؛ Buddha که از دو کلمه ساخته شده ؛ یکی بود ( Bud ) و دیگری دها ( dha ) که خود در اصل و ریشه به شکل ده آ ، تلفظ و بیان میشده به معنای ده تائی آمده یا آفریده شده و لذا نام بودا در اصل به معنای زیر بوده : در ازل ده تا بود یا در آفرینش اولیه ده تائی آفریده شده بوده باشد. کلمه Buddhi که یکی از اصول باوری بودائیان به ویژه تبتی میباشد و معنای بیداری و روشنی بخود گرفته، هم از دو کلمه ساخته شده که ریشه در نام بودا دارند؛ یکی بود و دیگری دهی.
یک واژه بسیار مهم و محوری دیگر در آئین بودا عبارت است از دهر با جمع دهار ( dhr , dhar ) که همان واژه فارسی دهّر بوده و میباشد بدون علامت تشدید روی حرف ه یا ها. چرخ دهارمای بودائیان ( Dharma Rad به زبان آلمانی با تلفظ دهارما راد ) از لحاظ زمان پیدایش به احتمال زیاد هم عصر با پیدایش سمبل فروهر در ایران بوده که دارای دو چرخ یا دو حلقه دایره ای شکل میباشد، یکی بزرگ و دیگری کوچک.
یکی دیگر از واژه های مهم آئین بودا سامادهی ( samadhi ) که در اصل و ریشه به شکل زا ما دهی، تلفظ و بیان میشده به این معنا که هرکدام از ما افراد انسانی ده قلوئی یا ده تائی زائیده شده و یا به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی یا بصورت پنج زوج آسمانی مشتمل بر ده نیمزوج آفریده شده ایم.
مخالفت با دهریون در ایران در قدم اول از طرف ادیبان، شاعران، حکیمان و عرفان یهود ساکن ایران و سپس مسیحیان و بعدا مسلمانان بر سر این موضوع بوده که داستان سروده شده توسط موسا یعنی خلق آدم و حوا در باغ بهشت بنام اِدِن ( Eden ) حقیقت دارد و کلام یهوه می باشد و نه داستان خردمندان ایرانی و بعضا هندو که قدمت هشت و نُه هزار ساله دارد.
در قرآن واژه دهر به معنای روزگار بیان و درج گردیده و به شکل الدّهر نوشته شده، یعنی علامت تشدید از روی ها به روی سر د یا دال منتقل گردیده و لذا این کلمه به شکل تفکیکی یا جدا از هم میتواند بصورت ال دد هر تلفظ و بیان گردد و شاعر فارسی زبان و مشاهده کنند این واژه به این فکر بیفتد که یک بیت شعر را به شکل زیر بسراید: همانند ایسا از هر آدم و بسان محمّد مصطفا از هر دیو و دد از هر گول و غول و جن ملولم و انسانم آرزوست.
در عصر حافظ هم گویا بر سر معنای واژه قرآنی الدّهر گفت و شنود های مفصلی بین ادیبان، شاعران، حکیمان و عارفان پارسی زبان و مسلمان وجود داشته و خود حافظ با معنای آن از دیدگاه قرآن راضی و قانع نبوده و به همین دلیل به شنوندگان کلام و خوانندگان آتی دیوان خود در قالب پند و اندرز سروده است :
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر را کمتر جو/
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/
حال سوال اینست که آیا غیر از حکمت راه و روش دیگری برای گشودن این معما وجود دارد یا نه و اگر پاسخ به پرسش بله یا آری باشد، آنگاه آن راه و روش کدام است؟ فقه و نگهداری یوغ شریعت بر گردن و دوش و پشت پیروان یا کلام و تفسیر و الاهیات و تصوف و عرفان و طریقت؟
خود من معتقدم که اگر حافظ به علامت مفقوده یا گم شده تشدید روی سر ها توجه می نمود و آنرا در نظر می گرفت، آنگاه شاید بخت و اقبال نیک هم اورا یاری می نمود که بتواند این کلمه را مانند خردمندان گمنام دور دست فراباستان به دو شکل زیر تلفظ نماید و معنای آنرا از دیدگاه آنان کشف کند: ده هر ؛ ده ره.
امروز اگر هم به یقین باور داشته باشیم و هم بدانیم که دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده، آنگاه شاید دینداران و آتیستهای ایرانی بتوانند از نو به چگونگی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان از طرف خدای حقیقی و واقعی ( نه خدای کلمه ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد ) و به امر و خواست و هدف از این آفرینش چه بوده و چه میتواند باشد غیر از برپائی دادگاه عدل الاهی و الاآخر، بیندیشند، فکر و خیال کنند و تصور نمایند.
... [مشاهده متن کامل]
لقب Mahatma با تلفظ مَهاتما احتمالا از دو کلمه به شکل زیر ساخته شده بوده باشد: Mah با تلفظ ماه و atma با تلفظ آتما، احتمالا مخفف atman به معنای روان کیهانی و لذا ماه آتما شاید در اصل و ریشه به معنای روان ماه یا ماهروان بوده باشد. هلنا پترونا بلاواتسکی بنیانگذار تئوسوفی مدرن معنای دیگری به این واژه داده است: اساتید یا راهنمایان خردمند آسمانی و غیبی از قبیل خضر موسائی، گابرئیل ماریائی یا مریمی، جبرئیل محمّدی و هاتف حافظی.
در همین زمینه ( یعنی ابعاد دهگانه نفسانی هرکدام از افراد انسانی ) نام بودا با حروف لاتین به شکل زیر نوشته میشود ؛ Buddha که از دو کلمه ساخته شده ؛ یکی بود ( Bud ) و دیگری دها ( dha ) که خود در اصل و ریشه به شکل ده آ ، تلفظ و بیان میشده به معنای ده تائی آمده یا آفریده شده و لذا نام بودا در اصل به معنای زیر بوده : در ازل ده تا بود یا در آفرینش اولیه ده تائی آفریده شده بوده باشد. کلمه Buddhi که یکی از اصول باوری بودائیان به ویژه تبتی میباشد و معنای بیداری و روشنی بخود گرفته، هم از دو کلمه ساخته شده که ریشه در نام بودا دارند؛ یکی بود و دیگری دهی.
یک واژه بسیار مهم و محوری دیگر در آئین بودا عبارت است از دهر با جمع دهار ( dhr , dhar ) که همان واژه فارسی دهّر بوده و میباشد بدون علامت تشدید روی حرف ه یا ها. چرخ دهارمای بودائیان ( Dharma Rad به زبان آلمانی با تلفظ دهارما راد ) از لحاظ زمان پیدایش به احتمال زیاد هم عصر با پیدایش سمبل فروهر در ایران بوده که دارای دو چرخ یا دو حلقه دایره ای شکل میباشد، یکی بزرگ و دیگری کوچک.
یکی دیگر از واژه های مهم آئین بودا سامادهی ( samadhi ) که در اصل و ریشه به شکل زا ما دهی، تلفظ و بیان میشده به این معنا که هرکدام از ما افراد انسانی ده قلوئی یا ده تائی زائیده شده و یا به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی یا بصورت پنج زوج آسمانی مشتمل بر ده نیمزوج آفریده شده ایم.
مخالفت با دهریون در ایران در قدم اول از طرف ادیبان، شاعران، حکیمان و عرفان یهود ساکن ایران و سپس مسیحیان و بعدا مسلمانان بر سر این موضوع بوده که داستان سروده شده توسط موسا یعنی خلق آدم و حوا در باغ بهشت بنام اِدِن ( Eden ) حقیقت دارد و کلام یهوه می باشد و نه داستان خردمندان ایرانی و بعضا هندو که قدمت هشت و نُه هزار ساله دارد.
در قرآن واژه دهر به معنای روزگار بیان و درج گردیده و به شکل الدّهر نوشته شده، یعنی علامت تشدید از روی ها به روی سر د یا دال منتقل گردیده و لذا این کلمه به شکل تفکیکی یا جدا از هم میتواند بصورت ال دد هر تلفظ و بیان گردد و شاعر فارسی زبان و مشاهده کنند این واژه به این فکر بیفتد که یک بیت شعر را به شکل زیر بسراید: همانند ایسا از هر آدم و بسان محمّد مصطفا از هر دیو و دد از هر گول و غول و جن ملولم و انسانم آرزوست.
در عصر حافظ هم گویا بر سر معنای واژه قرآنی الدّهر گفت و شنود های مفصلی بین ادیبان، شاعران، حکیمان و عارفان پارسی زبان و مسلمان وجود داشته و خود حافظ با معنای آن از دیدگاه قرآن راضی و قانع نبوده و به همین دلیل به شنوندگان کلام و خوانندگان آتی دیوان خود در قالب پند و اندرز سروده است :
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر را کمتر جو/
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/
حال سوال اینست که آیا غیر از حکمت راه و روش دیگری برای گشودن این معما وجود دارد یا نه و اگر پاسخ به پرسش بله یا آری باشد، آنگاه آن راه و روش کدام است؟ فقه و نگهداری یوغ شریعت بر گردن و دوش و پشت پیروان یا کلام و تفسیر و الاهیات و تصوف و عرفان و طریقت؟
خود من معتقدم که اگر حافظ به علامت مفقوده یا گم شده تشدید روی سر ها توجه می نمود و آنرا در نظر می گرفت، آنگاه شاید بخت و اقبال نیک هم اورا یاری می نمود که بتواند این کلمه را مانند خردمندان گمنام دور دست فراباستان به دو شکل زیر تلفظ نماید و معنای آنرا از دیدگاه آنان کشف کند: ده هر ؛ ده ره.
امروز اگر هم به یقین باور داشته باشیم و هم بدانیم که دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده، آنگاه شاید دینداران و آتیستهای ایرانی بتوانند از نو به چگونگی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان از طرف خدای حقیقی و واقعی ( نه خدای کلمه ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد ) و به امر و خواست و هدف از این آفرینش چه بوده و چه میتواند باشد غیر از برپائی دادگاه عدل الاهی و الاآخر، بیندیشند، فکر و خیال کنند و تصور نمایند.
گاندی پیرو مقطع انبیا