گاله به معنای بزرگ و گشاد است. کسانی که بی موقع، بی هدف و مغرضانه حرف می زنند طرف مقابل برای هشدار این کلمه به صورت کنایه استفاده می کند. مثال؛ اون دهن گاله خودت رو ببند!
گال در گالی / گالیکش ( نام شهری در شمال ) / گالِش ( روحانیون و درویشان ) / گول / چنگال ( چنگ گال ) و . . . . آمده که ریشه یابی میکنیم
1 - گالی در گذر زمان قالی شده و قالی فرشی ست که اثر و نشانه های هنری پربار و عمیقی دارد یعنی اگر فرشی نقش و نگار آنچنان نداشته باشد به آن قالی نمیگویند بلکه نامهای دیگر دارد
... [مشاهده متن کامل]
2 - قال گذاشتن = کسی را عمیقا جایی کاشتن ( مجددا به عمیقا و کاشتن دقت بفرمایید )
3 - قول دادن = به کسی عمیقا درباره چیزی قسم یاد کردن ( ک در زبان عربی به قُل نوشته شده البته قالَ یعنی بگو نیز از دیس و گونه دیگر آن است )
4 - گول زدن = عمیقا فردی را فریب فکری دادن
5 - چنگال = چنگ گال = چنگ عمیق ( انچه چنگ عمیق دارد )
6 - گاله = دهان / حفره ( انچه از عمق بلند میشود ) / بعد ها چال و چول و چاله و چالش از ریخت های دیگر گال و گول و گاله و گالش شد ک همگی به عمیق بودن اشاره دارند.
7 - گالش = عمیق ( کسی ک عمیقا زحمت میکشد یا انسان عمق نگری میباشد ) در زبان مازندرانی بسیار کاربرد دارد و برابر درویش = اندر ویش= کسی ک بسیار ارزو و خواست فکری دارد = متفکر = روحانی
8 - چالش = سخت و عمیق
9 - گالیکش = چاه کش یا به کسی که عمیقا تلاش میکند ( نیاز به بررسی بیشتر دارد )
البته دوستی گفت که گول یعنی اب کم عمق ؟؟؟ باید گفت ممکن است که گذشته معنای چیزی نسبت به الان دقیقا متضاد شده باشد مانند رعنا که امروزه بلند قد مینامند اما در گذشته کوتاه قد شناخته میشده / از اینرو نمونه دیگری که نشان میدهد همه مثال های بنده دلیل بر عمیق بودن است واژه جول ( که در زبان مازندرانی ( پهلوی ) به چاله های عمیق گفته میشود ) همچنین در زبان فارسی واژه جولایی را داریم یعنی عمیق نگر و باز این خود دلیل چندیست بر این ادعا ک همه آنها یعنی عمیق. . . با سپاس
گاله =galah
درزبان دکی ولری و بختیاری به معنای صدای بلند وفریاد ی بلند است که اکثرا درهنگام جنگ نمی زنند و درزبان فارسی تقریبا با خروش و غوغا هم معنی است و نزدیکتراست . البته ل به صورت بم تلفظ می گردد.
... [مشاهده متن کامل]
در تلفظ بم حرف ل =زیر نوک زبان درست به وسط سقف دهان می چسبد و ل بم تلفظ می کردد .
درحالی که در تلفظ ل زیر=وسط زبان به زبان سقف دهان می چسبد و ل تلفظ می شود .
گاله یا گال =درزبان لگی و لری به معنای فریاد و دادوبیداد و صدای بلند و گوشخراش است و در زبان محاوره می گویند :گاله را ببند دقیقا به معنای این است که گاله دان راببند و جایی که گاله ازآن درمی آیدرا ببند .
... [مشاهده متن کامل]
می توان گفت که :گاه ناله =جایگاه ناله و جایی که ناله ازآنجا درمی آید . و یا میتوان گفت که گاو ناله بوده است
یعنی ناله وصدایی که برابر با صدای گاو است .
و دهان همان جایی است که ناله ی گاو از آن بیرون می آید . پس تا حدود زیادی همین گاو ناله درست تر ونزدیک تر است .
گاله - > گال - > گول
چاله - > چال - > چول - > جول ( جولایی =اهل عمق نگری )
گلوله ( گول لوله ) / گالی کش ( گال کش ) دوگوله ( دو گوله )
با نگاه به اینکه گال و چال از یک ریشه بودند و در گذر زبان تغییر در ریخت آوایی پیدا کردند از چال برای حفره و گودال و از گال برای عمق و عمیق استفاده شد با اینحساب گلوله = لوله عمیق یا گود / گالیکش که نام یک شهر در مازندران است = عمیق کش یا گود کش / دوگوله که مراد از آن مغز است ( عمق نگر ) که از داشتن دو بخش مغز آمده
... [مشاهده متن کامل]
درباره با اینکه دوستانی آنرا صدای بلند نامیدند باز به عمیق بودن صدا میرسیم که واژه کَل در کلانتر نشان دهنده این مورد است / یا واژه کله ونگ یا همان صدای بزرگ برابر همان گاله بختیاری می باشد که دوستان اشاره کردند و درباره با ببند آن گاله رو باز هم به حفره و عمق دهان فرد اشاره دارد . پس در همه اینها به عمق و عمیق و حفره میرسیم.
آبادیس پخشش کن. . .
گاله به گویش بختیاری صدای است که هنگام بزم یا رزم غالبا توسط مردان نواخته می شود
گاله به گویش بختیاری نوعی خورجین است که دهانه گشادی دارد و برای حمل خاک یا فضولات حیوانات و . . . استفاده می شود
گاله در بازی سنتی پِل بازی به مسافت دور گاله می گفتند. همریشه با کلمات گلوله، گُلِّه است که مسافت زیادی را طی می کرده . البته گلوله در قدیم گرد و دایره مانند بوده است و با غَل دادن یا گَل دادن و حتی واژه گُل یک شی مدور نیز قرابتی نزدیک دارد. گل ها اکثرا به شکل دایره هستند.
گاله در مازندران به نی هایی که در کنار رودخانه ها، آبندها و آبگیرها رشد می کند وهمانند حصیر از آن در ساخت سبد ودیگر محصولات و همچنین برروی سقفهامورد استفاده قرار می گیرد.
( ابراهیمیان سید حسین )
گاله در مازندران به نی هایی که در کنار رودخانه ها و آبندانها رشد می کند و از آن در ساخت سبدو پوشاندن سقف خانه ها همانند حصیر مورد استفاده قرار می گیرد
در زبان مازندرانی
نجاری بالا پشت بام، با نی مخصوص
در لری به معنی صدای بلند و بیشتر در مورد جنجال به کار می رود. هو و گاله: یعنی با صدای بلند آبروی کسی را ریختن
گاله بمعنای هیاهو و صدای بلند ( در تداول عامیانه )
مثال:گاله را ببند
گو له مترادف با گاله به معنی صبوری و تحمل در اصطلاحات استان فارس بکار می برند
فرضا می گویند :آدم باید صبر و گوله داشته باشد
گاله ( gale ) =نوعی گلیم که با تار نخی و پود نوارهای بریده شده از لباس کهنه بافته میشود. صدای هلهله بختیاریها به هنگام شادی و هیجان
درقدیم تاپاله گاو جهت سوخت در آفتاب خشک و استفاده می شده
تاپاله گاو وه گاهی با خاک مخلوط و خشک میکردند در روستاها و قدیم در شهرها بعنوان سوخت استفاده می شده
گاله در گویش محلی در جنوب فارس به معنی دهان در ادبیاتی طنزالود و یا تحقیر امیز
در زبان ولایتی اطراف اصفهان به معنای جا و مکان به کار می رود.
به معنی باز و بسته شدن ما تحت خوک.
در زبان محاوره خانواده ما که اصالتاایلامی ساکن خوزستانیم گاله با ل مخم یا ل سنگین به معنی کلوخ است
واژه گاله درگویش بختیاری، به معنای صدای بلند توآم با دست را جلو دهان تکان دادن که باعث کم وزیاد شدن صدا میشود، که گاله زدن را فقط در شادیها مانند عروسی ودرجنگهای دسته جمعی بکار میبرند. ( هو و گاله )
گاله به معنای: باز و بسته شدن
در زبان لری بختیاری به معنی
فریاد مردانه در عروسی
galeh
به باز و بسته شدن ماتحت گاو می گویند.
ماتحت
کون گاو نر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)