آئلیا گالا پلاچیدیا ( به لاتین: Aelia Galla Placidia ) یک آگوستای رومی، فرزند امپراتور تئودوسیوس یکم و همسر دوم او، گالا، بود.
او خواهرزاده دو امپراتور، [ یادداشت ۱] دختر یک امپراتور، [ یادداشت ۲] خواهر دو امپراتور، [ یادداشت ۳] همسر یک پادشاه و یک امپراتور، [ یادداشت ۴] مادر یک امپراتور[ یادداشت ۵] و عمه یکی دیگر[ یادداشت ۶] و والاترین بانو[ یادداشت ۷] بود. او ابتدا پس از غارت رم ( ۴۱۰ ) در میان ویزیگوت ها به اسارت گرفته شد و بعد ملکه آنان شد؛ ازدواج او با آتولف و تولد پسرشان به نام تئودوسیوس بخشی از یک برنامه سیاسی برای ایجاد روابط نزدیک میان بربرها و رومیان بود، امّا مرگ پسرک و شوهرش به این شانس پایان دادند.
گالا با امپراتور کنستانتیوس سوم وصلت کرد، کسی که بهترین ژنرال و همکار برادرش یعنی امپراتور هونوریوس بود، امّا مرگ او هم منتج به سرد شدن فوری روابط او با امپراتور شد و گالا ناچار شد با دو پسرش به کنستانتینوپل بگریزد و به دربار برادرزاده اش تئودوسیوس دوم پناهنده شود. با مرگ هونوریوس، یک غاصب به نام یوآنس به تاج وتخت امپراتوری روم غربی رسید، امّا گالا با کمک ارتش روم شرقی به غرب بازگشت و غاصب مزبور را خلع و پسر بسیار جوان خود، والنتینیان سوم، را به سلطنت روم غربی نشاند و خود نایب السلطنه او شد.
در دوازده سالی که به عنوان نایب السلطنه بر روم غربی حکمرانی کرد، گالا می بایستی برخورد و تضاد میان سه ژنرال نیرومند و متنفذ یعنی فلیکس، بونیفاکیوس، و آئتیوس را هدایت می کرد. پس از آنکه نفر آخر در این مجادلات پیروز شد، گالا با مقاصد او مبنی بر تأثیرگذاری بر والنتینیان ممانعت کرد.
سال های پایانی با مشخصهٔ مدیریت کردن دختر یاغی اش هونوریا و نیز مشغولیّت به امور دینی همراه بودند: وی یک مسیحی پُرحرارت بود و نسبت به آخرین بقایای پاگانیسم سر ناسازگاری داشت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو خواهرزاده دو امپراتور، [ یادداشت ۱] دختر یک امپراتور، [ یادداشت ۲] خواهر دو امپراتور، [ یادداشت ۳] همسر یک پادشاه و یک امپراتور، [ یادداشت ۴] مادر یک امپراتور[ یادداشت ۵] و عمه یکی دیگر[ یادداشت ۶] و والاترین بانو[ یادداشت ۷] بود. او ابتدا پس از غارت رم ( ۴۱۰ ) در میان ویزیگوت ها به اسارت گرفته شد و بعد ملکه آنان شد؛ ازدواج او با آتولف و تولد پسرشان به نام تئودوسیوس بخشی از یک برنامه سیاسی برای ایجاد روابط نزدیک میان بربرها و رومیان بود، امّا مرگ پسرک و شوهرش به این شانس پایان دادند.
گالا با امپراتور کنستانتیوس سوم وصلت کرد، کسی که بهترین ژنرال و همکار برادرش یعنی امپراتور هونوریوس بود، امّا مرگ او هم منتج به سرد شدن فوری روابط او با امپراتور شد و گالا ناچار شد با دو پسرش به کنستانتینوپل بگریزد و به دربار برادرزاده اش تئودوسیوس دوم پناهنده شود. با مرگ هونوریوس، یک غاصب به نام یوآنس به تاج وتخت امپراتوری روم غربی رسید، امّا گالا با کمک ارتش روم شرقی به غرب بازگشت و غاصب مزبور را خلع و پسر بسیار جوان خود، والنتینیان سوم، را به سلطنت روم غربی نشاند و خود نایب السلطنه او شد.
در دوازده سالی که به عنوان نایب السلطنه بر روم غربی حکمرانی کرد، گالا می بایستی برخورد و تضاد میان سه ژنرال نیرومند و متنفذ یعنی فلیکس، بونیفاکیوس، و آئتیوس را هدایت می کرد. پس از آنکه نفر آخر در این مجادلات پیروز شد، گالا با مقاصد او مبنی بر تأثیرگذاری بر والنتینیان ممانعت کرد.
سال های پایانی با مشخصهٔ مدیریت کردن دختر یاغی اش هونوریا و نیز مشغولیّت به امور دینی همراه بودند: وی یک مسیحی پُرحرارت بود و نسبت به آخرین بقایای پاگانیسم سر ناسازگاری داشت.
wiki: گالا پلاچیدیا