گال دادن


معنی انگلیسی:
tease

لغت نامه دهخدا

گال دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) فریب دادن. بازی دادن :
تا جماعت مژده میدادند و گال
کای فرج بادت مبارک اتصال.
مولوی ( از برهان قاطع چ معین ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فریب دادن بازی کردن : تا جماعت عشوه میدادند و گال کای فرج بادت مبارک اتصال . ( مثنوی )

پیشنهاد کاربران

بپرس