گازان

پیشنهاد کاربران

غازغان. ( ترکی ، اِ ) دیگ بزرگ مسی که گوسفندداران صحرانشین و مردم ده برای جوشاندن شیر و دوغ از آن استفاده کنند و در شهرها برای پختن آش و آبگوشت و کله پاچه در دکانهای عمومی بکار برند. مرجل. ( منتهی الارب ) . و رجوع به غزغن شود.
گازان به زبان آذری معنی دیگ رو میده
گازان، گازاگ، گازیشن، گازیشنیگ، گازَگ، گازینَگ، گازدار، گازین، گاختار، گاختَگ، گازیشنیه، و گازیگ همه از بن گاختَن ( گاز - ) هستند که باید با یافتن نشانی و چیمیکی یا چند از این واژگان بسان کلیدواژگان، به
...
[مشاهده متن کامل]
چیم همه آنان پی برد. شاختَن ( شاز - ) ؛ ناختَن ( ناز - ) : ناز و عشوه کردن؛ کاختَن ( کاز - ) ؛ واختَن ( واز - ) : گشودن و باز کردن، حرکت کردن، پریدن و پرواز کردن، بازی کردن؛ راختَن ( راز - ) ؛ پاختَن ( پاز - ) ؛ لاختَن ( لاز - ) ؛ ماختَن ( ماز - ) : خم کردن، چین و شکن دار کردن؛ داختَن ( داز - ) ؛ فاختَن ( فاز - ) و فاختَگ ( فاخته ) ؛ زاختَن ( زاز - ) ؛ خاختَن ( خاز - ) ؛ باختَن ( باز - ) : شکست خوردن، از دست دادن؛ یاختَن ( یاز - ) و یاختَگ ( یاخته ) و یازیدَن؛ ساختَن ( ساز - ) : درست کردن، مُدارا کردن؛ هاختَن ( هاز - ) : راهنمایی کردن، هدایت کردن، قانع کردن، متقاعد کردن، تبدیل کردن؛ چاختَن ( چاز - ) ایوینگانی ( اوضاعی ) همانند دارند.

گازان یعنى تخت گاز یا رد داده

بپرس